چه کرد این بنده جز آزاد مردی


چه کرد این بنده جز آزاد مردی

چه کرد این بنده جز آزاد مردی


چه کرد این بنده جز آزاد مردی

چه کرد این بنده جز آزاد مردی


چه کرد این بنده جز آزاد مردی

که گرد خاطر او برنگردی
که گرد خاطر او برنگردی
که گرد خاطر او برنگردی
که گرد خاطر او برنگردی
که گرد خاطر او برنگردی
که گرد خاطر او برنگردی
بدل گفتی نخواهم جست، جستی
بدل گفتی نخواهم جست، جستی
بدل گفتی نخواهم جست، جستی
بدل گفتی نخواهم جست، جستی
بدل گفتی نخواهم جست، جستی
بدل گفتی نخواهم جست، جستی
جفا گفتی نخواهم کرد، کردی
جفا گفتی نخواهم کرد، کردی
جفا گفتی نخواهم کرد، کردی
جفا گفتی نخواهم کرد، کردی
جفا گفتی نخواهم کرد، کردی
جفا گفتی نخواهم کرد، کردی
همه بر حرف هجران داری انگشت
همه بر حرف هجران داری انگشت
همه بر حرف هجران داری انگشت
همه بر حرف هجران داری انگشت
همه بر حرف هجران داری انگشت
همه بر حرف هجران داری انگشت
چه باشد این ورق را در نوردی
چه باشد این ورق را در نوردی
چه باشد این ورق را در نوردی
چه باشد این ورق را در نوردی
چه باشد این ورق را در نوردی
چه باشد این ورق را در نوردی
دل من مست توست او را میفکن
دل من مست توست او را میفکن
دل من مست توست او را میفکن
دل من مست توست او را میفکن
دل من مست توست او را میفکن
دل من مست توست او را میفکن
که مستان را فکندن نیست مردی
که مستان را فکندن نیست مردی
که مستان را فکندن نیست مردی
که مستان را فکندن نیست مردی
که مستان را فکندن نیست مردی
که مستان را فکندن نیست مردی
کجا یارم که با تو باز کوشم
کجا یارم که با تو باز کوشم
کجا یارم که با تو باز کوشم
کجا یارم که با تو باز کوشم
کجا یارم که با تو باز کوشم
کجا یارم که با تو باز کوشم
که تو با رستم ای جان هم نبردی
که تو با رستم ای جان هم نبردی
که تو با رستم ای جان هم نبردی
که تو با رستم ای جان هم نبردی
که تو با رستم ای جان هم نبردی
که تو با رستم ای جان هم نبردی
چه سود ار من رسم در گرد اسبت
چه سود ار من رسم در گرد اسبت
چه سود ار من رسم در گرد اسبت
چه سود ار من رسم در گرد اسبت
چه سود ار من رسم در گرد اسبت
چه سود ار من رسم در گرد اسبت
که تو صد ساله ره ز آن سوی گردی
که تو صد ساله ره ز آن سوی گردی
که تو صد ساله ره ز آن سوی گردی
که تو صد ساله ره ز آن سوی گردی
که تو صد ساله ره ز آن سوی گردی
که تو صد ساله ره ز آن سوی گردی
برای آنکه نقش تو نگارند
برای آنکه نقش تو نگارند
برای آنکه نقش تو نگارند
برای آنکه نقش تو نگارند
برای آنکه نقش تو نگارند
برای آنکه نقش تو نگارند
دل خاقانی آمد لاجوردی
دل خاقانی آمد لاجوردی
دل خاقانی آمد لاجوردی
دل خاقانی آمد لاجوردی
دل خاقانی آمد لاجوردی
دل خاقانی آمد لاجوردی